البته از نظر منطقی، شاید کار درستی نباشد. از نظر منطقی، شما باید ببینید که چه گزارههایی مطرح میشود و طبق چه سیستمی و فرآیندی کنار هم چینش مییابند و نتیجه چه میشود. یا به قول معروف، نگاه کن به گفتار و نه به گوینده. اما از نظر تجربی، برایم ثابت شده که در روزگار ما، گویندگان و تولیدکنندگان و تهیهکنندگان و توزیعکنندگان یک پیام و گزاره و گزارش و …، بسیار مهمتر هستند. وقتی به خبر و گزارش عجیبی میرسم، بلافاصله از خود میپرسم چه کسی یا کجا آن را منتشر کرده. معمولا عادت دارم جاهای خاصی را که میبینم، با شک و تردید ماجرا را دنبال میکنم. چرا که میدانم مثلا منبع خبر، میخواهد بازدید و لایک و … دریافت کند و به این منظور، در رویه و گذشته خودش، عادت داشته که گاهی حقیقت را نیز قربانی کند و … .
در فرهنگ دینی، جایی که بحث احادیث مطرح میشود، دانشی داریم معروف به علم رجال. این علم، به گویندگان و نقلکنندگان احادیث مرتبط با بزرگان دینی میپردازد. به چه منظور؟ به این منظور که اطمینان حاصل کند آیا این منبع صدور حدیث یا روایت و انتقال حدیث، قابل اعتماد بوده یا نه؟ مثلا از یک فرد که سابقه ضد و نقیضگویی داشته و دارد، یا دروغهایی هم در کارنامهاش داشته، آیا باید بپذیریم که نقلهایی درست داشته باشد؟ طبیعتا کمی باید شک داشته باشیم. چرا که قرار نیست هر کسی، هر چیزی را که گفت باور کنیم. در واقع در این حوزه، گوینده و منبع حدیث، معتبرتر از خود حدیث است و چه بسا درست و غلط حدیث، تماما وابسته به درست و غلط شخصیت گوینده آن باشد.
به نظر میرسد چنین رویهای را باید در دنیای رسانه نیز دنبال کنیم. به این فکر کنیم که یک خبر و گزارش و گزاره پیاممحور را، چه کسی و چه کسانی و چه سازمانهایی دارند مطرح میکنند؟ به چه منظور؟ آیا قابل اطمینان بوده و هستند؟ اگر نبودهاند، چرا به این یکی باید اعتماد کنیم؟ جغرافیای زمانی کلمات چطور است؟ به این مفهوم که منبع این خبر، چرا خبری را که میتوانسته در ماهها و سالهای گذشته مطرح کند، در حال حاضر مطرح کرده است؟ آیا قصد اثرگذاری بر چیزی و فرآیندی و رویهای و حوزهای را داشته است؟ قصد دارد بازی کند با اطلاعاتی که دارد یا …؟
من که از این مدل خبرخوانی استفاده زیادی میبرم و دستکم غالبا، یاد میگیرم که صبر کنم؛ برخلاف خیلیها که سریع اقدام به نشر و بازنشر و توزیع و تحلیل آن خبر میکنند. شما نیز چنین رویهای را در پیش بگیرید؛ شاید به کارتان آمد. هرچند که نکته عجیب و بدیعی هم نیست؛ چرا که بحث اعتبار منبع خبر در دنیای رسانه از دیرباز مطرح بوده؛ حالا منبع چه یک سازمان باشد، چه یک انسان. این، همان بحث برند رسانهها هم هست؛ آنچه که درباره رسانهها گفته میشود و ادراکی که از رسانهها در ذهنها ایجاد شده است. طبیعی است از یک برند منفی، نمیتوان انتظار یک اثر مثبت داشت…
من مدتی است که عادت کردهام وقتی خبری یا گزارشی یا ادعایی یا گزارهای را میبینم که حاوی پیام و اطلاعات مهمی است، در ابتدا سعی میکنم به منتشرکننده و تولیدکننده و تهیهکننده آن نگاه کنم.