سبک زندگی روزنامهنگارانه
لی هنی جمله جالبی دارد؛ میگوید بدنسازی صرفا یک ورزش نیست، یک سبک زندگی است. به همین دلیل هم هست که تأکید میکند هیچ مکملی کارسازتر از یک خواب شبانه عمیق نیست و بدن شما، معبد شماست که باید آن را در آشپزخانه و هنگام استراحت و ریکاوری بسازید و صرفا در باشگاه شکل بدهید! نگاه سبک زندگیوار داشتن به یک رشته و هدف، چنین است.
در حوزه روزنامهنگاری و خبرنگاری نیز، میتوان چنین ایدهای را به کار بست: روزنامهنگاری و خبرنگاری صرفا یک کار هشت ساعته نیست، یک سبک زندگی کامل است؛ یک تعهد کامل. اما این به چه معناست؟ به این معنا که اساسا زندگیتان باید بر مدار آن بچرخد و بر مدار آن تنظیم شود.
روزگاری، یکی از اساتید مدیریت زمان، نکته جالبی را مورد اشاره قرار داد. او گفت زمانی فکر میکرد که زندگی منظومه ای است حول خورشیدی که مدیریت زمان، یکی از سیارههای آن است. زندگی او زمانی تغییر کرد که متوجه شد مدیریت زمان، خورشیدی است که زندگی یکی از سیارههای آن است. یعنی که محوریت را به این امر اختصاص داده بود و در نتیجه زندگیاش را هم بر همین امر استوار ساخته بود.
به نظر میرسد که روزنامهنگار نیز باید چنین دیدگاهی داشته باشد: روزنامهنگاری خورشیدی است که حتی زندگی، میتواند یکی از سیارههای پیرامون آن باشد. در این صورت سبک زندگی شما، روزنامهنگارانه خواهد شد. در این صورت، شما با روزنامهنگاری به خواب خواهید رفت، با آن بیدار خواهید شد، هر چیزی را به نسبت دوری و نزدیکی به آن خواهید سنجید و به نسبت نفع و زیانی که برایتان دارد، دیگران را مدیریت خواهید کرد؛ در این صورت حتی با روزنامهنگار خواهید مرد؛ آنگونه که با آن زندگی کرده بودید. در این صورت است که روزنامهنگاری خورشیدی میشود که میتواند زندگی شما را مدیریت کند و در این صورت است که میتواند هویت واقعی و اثرگذاری واقعی خودش را پیدا کند. حالا مقایسه کنید این ایده را با آن ایده که روزنامهنگاری صرفا یک شغل هشت ساعته باشد که سر ساعتی پایان یابد. این، همان کلام سیدفرید قاسمی بود که زمانی در گفتگو با یکی از روزنامهها گفته بود: این یک فرمول ابدی روزنامهنگاری است که از میزان کسانی ه در این حوزه جدی کار میکنند، کاسته میشود!
