دو کلام حرف حساب درباره اقتصاد رسانه
وقتی که لیست پولداران و ثروتسازان بزرگ دنیا را مرور میکنیم، میبینیم که مربوط به شغلها و حوزههایی خاص هستند. جالب اینکه یکی از ۱۰ حوزه همیشه پولسازی که بخشی از پولداران کلاسجهانی را در خودش پرورش داده و دارد، حوزه رسانه و سرگرمی است. پس این را باید به عنوان یک واقعیت بپذیریم؛ حوزه رسانه و سرگرمی در جهان پولساز است. اما چرا در ایران چنین نیست؟
به واقع در پینوشت این توئیت، باید نکته سومی را هم گنجاند: شاید که مدیران رسانه ما، راهکارها را نمیدانند و نمیشناسند. اساسا مدیر رسانه، چه مراحلی را طی میکند تا به این جایگاه برسد؟ چه آموزشهایی را می بیند؟ اساسا آموزشهای اقتصادی و بیزینسی هم میبینند؟ آیا اساسا تجربه موفق بیزینسی داشتهاند؟
این در حالی است که اساسا شکلگیری مطبوعات، از مجرای سرمایهگذاران و سرمایهداری بوده و نوعی سرمایهگذاری منتج به سود تلقی میشده است. پس چطور ما نمیتوانیم به چنین رویکردی برسیم؟
حقیقت امر این است که نتیجه کار یک رسانه مستقل و حرفهای، باید موفقیت مالی و بعد از آن، موفقیت رسانهای و محتوایی باشد؛ چرا که بدون موفقیت اقتصادی و مالی، ثباتی وجود نخواهد داشت و بدون ثبات، عالیترین محتواها هم راه به جایی نخواهند برد…
پس بیایید همیشه، از دیدگاهی دیگر هم به ماجرا نگاه کنیم: مشکل ما هستیم، یا راهکارهای ما یا تجربههای ما؟ آیا برای تغییر نتیجه، نمیتوانیم اقدام به تغییر رفتارهایمان کنیم؟
