فلسفه و رسانه

نشانه شناسی دریدایی:بازتولید همیشگی معنا در رسانه

در دو یادداشت قبلی نظریات فلسفی دریدا را به مطالعات رسانه گسترش دادم و در این نوشته مطابق معمول این ستون سعی خواهم کرد که مباحث قبلی را به صورتی ملموس تر بسط دهم و به ذهن نزدیک کنم.
آریا یونسی

آریا یونسی

رسانه نگار/ پژوهشگر و دانشجوی دکترای فلسفه/ یادداشت نویس: ایبنا، امتیاز، منهای فوتبال/ دبیرداخلی نشریات تخصصی اسفار و پژوهشهای مابعدالطبیعی/ نویسنده کتابهای فخر رازی، ماخذشناسی آثار علامه طباطبایی

در دو یادداشت گذشته بحث از تفاوت و تعویق معنا بود که معنای یک دال خود را در تفاوت با دال های دیگر نشان می دهد زیرا مدلول هر دالی خود یک دال دیگر است و از تفاوت خود با دال های دیگر تشخص می یابد. از این رو، معنا همیشه به تعویق می افتد. از طرف دیگر، فناوری های نوین ارتباطی درک ما را از حضور دگرگون کرده اند و بیش از همیشه درک دریدایی از حضور معنا را اثبات کرده اند. برای آنکه این مطالب برای فهم آسان باشد با یک مقدمه و یک نمونه آن را بررسی خواهیم.

از منظر دریدا هر چیزی که به نوشتار و در معنای عام به کتابت می آید یک نشانه است و از این رو مشمول منطق نشانه شناسی قرار می گیرد. درک دریدایی از نشانه شناسی این است که نشانه ها معنای خود را از نشانه های دیگر، از حضور و غیاب، از ردها و آثار می گیرند؛ به بیان دیگر، از تفاوت با دیگر نشانه ها. چون هر نشانه ای به نشانه ای دیگر می رسد معنا به تعویق می افتد. به بیانی ساده تر، چنین نیست که هر نشانه، اعم از واژه، نماد، تصویر و … ، به یک واقعیت بیرونی ثابت و مشخص برسد، بلکه به دیگر نشانه ها می رسد. واژه «کرکس» معنای خود را از تفاوت آن با نشانه های واژگانی دیگر مانند عقاب و کلاغ و … می گیرد. به همین دلیل تضادی ذاتی در نظام نشانه ها هست که سبب می شود معنا هر بار به تعویق بیفتد.

سوای آن معنا در زمینه های متفاوت معانی متفاوت می گیرد: هر نشانه در زمانی خاص، در مکانی خاص، در فرهنگی خاص، در جهان بینی خاص و در شرایط خاص معنایی می یابد که معنای نهایی نیست؛ زیرا معنا به تعویق می افتد. هر گاه هر کدام از این ظروف تغییر کند، یعنی مکان، زمان، فرهنگ، جهان بینی و شرایط عوض شود معنا نیز تغییر می یابد. از این رو، سلسله معانی در بازی دال ها و در ظروف متفاوت تغییر می کند.

برای نمونه می توان به معنای عکسی خاص توجه کرد: عکسی که در ۱۹۹۳ کوین کارتر از یک صحنه در سودان جنوبی گرفته است.

در این عکس کودکی از گرسنگی در حال مرگ است؛ پشت سرش یک کرکس در انتظار مرگ او و تغذیه از جنازه کودک است.

tasvirkodak

جهان بینی ها، فرهنگ و مردمان متفاوت این عکس را به آنحا متفاوت می بینند و معنا می کنند. یک جهان بینی آن را نتیجه سرمایه داری جهانی و استثمار کشورهای آفریقایی می بیند و معنا می کند؛ دیگری آن را نمادی از نیاز کشورهای در حال توسعه به کمک های غربی می بیند، دیگری آن را خشونت و بی رحمی طبیعت می بیند و این سلسله همچنان ادامه می یابد. هر کدام از معانی می توان خود را توجیه کند اما نمی تواند دیگر معانی را منتفی کند. همچنین، معنای این عکس در اواخر قرن بیستم با اکنون متفاوت است و به همین ترتیب زمان نقش خود را بازی می کند همانطور که مکان نیز چنین می کند.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا