
شما فعالیت حرفهای خود را از سال ۱۳۸۵ با خبرگزاری مهر آغاز کردید. چه چیزی شما را به سمت عکاسی خبری سوق داد و چگونه این مسیر حرفهای را انتخاب کردید؟
اولین تجربه حرفهای من همکاری با خبرگزاری مهر بود؛ جایی که برای اولین بار در یک رسانه معتبر کشوری کار کردم. البته قبلتر هم با چند رسانه دیگر تجربه داشتم، اما علاقهام به کار رسانهای خیلی قبلتر شروع شده بود. در خانه ما همیشه روزنامه بود و اخبار جزئی از زندگی ما بودند، خوشبختانه یا متأسفانه! همین باعث شد که از مدرسه و فعالیتهای فرهنگی تا سطح شهر و استان و حتی کشور، مسیرم به سمت رسانه شکل بگیرد.
عکاسی خبری برای من دنیایی تازه بود؛ دنیایی که هر روز میتوانی چیزی جدید تجربه کنی، با آدمهای مختلف ارتباط برقرار کنی و لحظاتی را ثبت کنی که هیچ وقت با یک کیفیت تکرار نمیشوند. حضور در محیطهای خبری و دیدن اهمیت ثبت تصویر در روایت یک اتفاق، مسیر حرفهایام را شکل داد. از همان ابتدا فهمیدم که میتوانم هم به عنوان خبرنگار و هم به عنوان عکاس، داستانها را با قدرت تصویر و روایت درست منتقل کنم.
چیزی که در این سالها خیلی کمکم کرده، حفظ ارتباطم با حوزه خبر در کنار تمرکز روی عکاسی بوده. بسیاری از عکاسان خبری امروز مهارت انتخاب تیتر یا کپشن مناسب برای عکسهایشان را ندارند، اما من سعی کردهام هر دو را طوری جلو ببرم که مکمل هم باشند.
به قول خودمان، این کار یک «کرم» دارد؛ تجربهای که همیشه آدم را به جلو میبرد، حتی اگر از نظر مالی آنچنان قابل توجه نباشد. برای من، جذابیت واقعی عکاسی خبری همین است: هر روز یک تجربه تازه، آدمهای تازه و لحظاتی که ارزش ثبت کردن دارند.
تاسیس سرویس عکس روزنامه شهرآرا و آژانس عکس شهر از اقدامات مهم شما در مشهد بود. دستاوردهای این تجربه برایتان چه بود؟
تاسیس سرویس عکس روزنامه شهرآرا و آژانس عکس شهر، یکی از تجربههای بسیار مهم و تأثیرگذار من در مشهد بود. آن زمان یعنی در سال ۸۷، من ۱۹ سالم بود؛ یک روزنامه در آستانه تأسیس بود و جمعی از جوانان در آن فعالیت میکردند. آقای سید جلال فیاضی، که یکی از بزرگان رسانه کشور هستند، صرفا با توجه به عکس هایی که از من دیده بودند در آن زمان من را برای مدیریت گروه عکس روزنامه انتخاب کردند. برای من، ورود به این جمع حرفهای در ۱۹ سالگی یک تجربه گرانبها بود.
طبیعتاً چیزی نداشتیم؛ نه سیستم آماده، نه دوربینهای حرفهای و نه تجربه قبلی کافی. اما با کمک کسانی که کنارم بودند و راهنمایی بزرگان، توانستیم گروه عکس روزنامه شهرآرا را تشکیل دهیم و سرویس عکس را راهاندازی کنیم. بعد از مدتی متوجه شدیم تلاشی که برای پوشش برنامهها انجام میدهیم، نباید محدود به یک یا دو عکس در روزنامه شود و میتوانیم این تصاویر را به شکل گستردهتر در اختیار مخاطب قرار دهیم.
آن زمان هنوز شبکههای اجتماعی مثل الان وجود نداشت، تلگرام یا اینستاگرام نبود که عکسها را آنجا منتشر کنیم. بنابراین تصمیم گرفتیم یک سایت راهاندازی کنیم و گزارشها و عکسها را در آن منتشر کنیم. وقتی دیدیم مخاطب دارد و کار ما دیده میشود، آژانس عکس شهر را ایجاد کردیم؛ اولین آژانس عکس شهری کشور، که در آن زمان فقط سه یا چهار خبرگزاری رسمی فعالیت میکردند. این تجربه به من نشان داد که میتوان با نوآوری، انگیزه و همکاری، یک مسیر جدید در رسانه و عکاسی خبری ایجاد کرد و استانداردهای حرفهای را ارتقا داد.
اما چیزی که در این مسیر بیش از هر چیز ارزشمند بود، قدرت کار گروهی و همکاری نزدیک با دیگران بود. موفقیت این پروژه بدون تلاش و همدلی تیم امکانپذیر نبود. یاد گرفتم که وقتی افراد با انگیزه، استعداد و تجربه کنار هم قرار میگیرند، نه تنها کیفیت کار بالاتر میرود، بلکه تجربه یادگیری و رشد برای همه اعضای گروه چندین برابر میشود.
به نظر شما بزرگترین چالشهای عکاسان خبری در ایران امروز چیست و چگونه میتوان این حرفه را تقویت کرد؟
واقعیت این است که عکاسی خبری در ایران امروز در وضعیت دشواری قرار دارد. بسیاری از گزارشها خلاقیت لازم را ندارند، عکسها بیشتر حالت روابطعمومی و تکراری پیدا کردهاند، و حتی دبیران رسانههای بزرگ به تیتر، لید و چیدمان عکسها هم توجه کافی نمیکنند. این وضعیت در رسانههای درجه یک هم دیده میشود و بقیه رسانهها که جای خود دارند.
به نظر من بزرگترین چالش، همین کمبود نگاه حرفهای و عدم ارزشگذاری واقعی به تصویر خبری است. بسیاری از عکاسان با عشق و علاقه کار میکنند، اما امکانات کافی، حمایت مالی و فرصت دیده شدن عکسها محدود است.
ترکیب آموزش مستمر، ایجاد ساختار حمایتی و همکاری نزدیک بین عکاسان و خبرنگاران میتواند این حرفه را تقویت کند. وقتی افراد با هم ارتباط دارند، تجربیاتشان را به اشتراک میگذارند و ارزش واقعی تصویر را میشناسند، کیفیت کار و تأثیرگذاری تصاویر به شکل قابل توجهی افزایش مییابد.
موقعیت برای من که اکنون در جایگاه عکاس خبری به شکل مرسوم در رسانهها نیستم و در دفتر رئیس جمهور فعالیت میکنم، بسیار روشن است: جایگاه عکاس خبری متزلزل شده و ما چیزی به عنوان عکاسی حرفهای خبری در کشور نداریم. در بسیاری از خبرگزاریها، دبیران خوب انتخاب نمیشوند و کسانی که بتوانند اخبار را تحلیل کنند و موضوع عکس استخراج کنند، بسیار کم هستند. به طور خلاصه، غیر از یک یا دو خبرگزاری، بقیه رسانههای ما چیزی برای گفتن ندارند؛ گزارشها جزئی، عکسها معمولی و تصفیهنشده و تیتر و لیدها ناپخته شدهاند. همچنین بسیاری از عکاسان بهروزرسانی نشدهاند و دانش عکاسانه کافی ندارند.
عکاسی خبری نیاز به عشق، پشتکار و تجربه دارد؛ وقتی درست پیش برود، هم برای عکاس و هم برای مخاطب تجربهای ارزشمند و ماندگار ایجاد میکند.»
به عنوان عضو انجمن صنفی عکاسان مطبوعاتی ایران، چه برنامهها یا اهدافی برای بهبود وضعیت حرفهای عکاسان در این انجمن پیشنهاد می دهید؟
مهمترین چیزی که عکاسی مطبوعاتی ایران نیاز دارد، ایجاد یک استاندارد حرفهای و یکپارچگی در همه رسانههاست. باید شرایطی فراهم کنیم که عکاسان احساس کنند کارشان دیده میشود، احترام به حرفهشان رعایت میشود تا انگیزه واقعی برای تولید خروجی باکیفیت ایجاد شود. وقتی در برابر تلاش، کار در شرایط سخت و حمل تجهیزات سنگین که موجب بیماریهای مختلف میشود، از نظر مالی عکاس تأمین نشود، چه انتظاری میتوان داشت؟
برگزاری دورههای حرفهای مستمر برای عکاسان خبری، شامل تکنیکهای عکاسی، روایت تصویری و ویرایش حرفهای و حتی امکان همکاری با مربیان بینالمللی و آژانسهای عکس خارجی، ایجاد شبکه و تعامل برای تبادل تجربیات، تعریف استانداردهای مشترک و برگزاری مسابقات و جوایز داخلی میتواند انگیزه خلاقیت و نوآوری را بالا ببرد.
پرداخت دستمزدها و حقالزحمهها بر اساس کیفیت کار و تعرفههای صنفی و فراهم کردن مزایای شغلی مثل بیمه، تجهیزات و فرصت حضور در پروژههای ملی و بینالمللی نیز ضروری است. ایجاد پلتفرمهای انتشار عکس حرفهای با سرعت بالا و توسعه سیستم آژانس عکس آنلاین، به رسانهها اجازه میدهد سریع و قانونی به عکسها دسترسی داشته باشند.
کاهش دخالتهای غیرضروری مدیران و اجازه دادن به عکاسان برای روایت مستقل و خلاقانه از رویدادها و ایجاد ارتباط با آژانسها و رسانههای معتبر بینالمللی باعث میشود عکسهای ایرانی دیده شوند و عکاسان تجربه بینالمللی پیدا کنند. تعریف سیستم بازخورد دقیق برای خروجی عکسها و ایجاد تیمهای ادیت حرفهای، استانداردهای جهانی را اعمال میکند و عکاسان را در مسیر حرفهای شدن همراهی میکند.
هدف نهایی این است که عکاسی مطبوعاتی ایران از نظر کیفیت، استاندارد حرفهای و جایگاه شغلی به سطحی برسد که هم عکاسان احساس حرفهای بودن کنند و هم رسانهها و مخاطبان از خروجی کار بهره واقعی ببرند.
شما حدود سه سال سردبیر گروه عکس خبرگزاری ایرنا بودید، برای فعال شدن این بخش مهم در قدیمی ترین خبرگزاری کشور چه کارهایی انجام دادید؟
وقتی در اواخر سال ۱۴۰۰ وارد ایرنا شدم، با یک مجموعه پراکنده، امکانات محدود و خروجیهای بینظم مواجه بودیم. برخی از عکاسان بواسطه ارتباط خبرگزاری با دولت و حضور در سفرها و برنامههای رئیس جمهور، فکر میکردند در مرکز دنیا هستند، این توهم باعث شده بود عکسها تکراری و بدون جذابیت باشند.
اولین اقدام من، ارزیابی دقیق خروجیها و شناخت نیروهای باانگیزه بود. هدفم نظمدهی به خروجی عکسها، ایجاد یک سلیقه حرفهای مشترک و اصلاح چند دستگی سیستم بود. خروجی سایت تحت کنترل شبانهروزی قرار گرفت و عکسها بر اساس استانداردهای حرفهای داخلی و بینالمللی منتشر شد.
یکی از مهمترین چالشها، بهبود عملکرد عکاسی در استانها بود. بسیاری از مدیران در استانها تلاش میکردند با کنترل عکسها، مانور تبلیغاتی خود را حفظ کنند و بخش زیادی از آنها در برابر تغییر مقاومت داشتند.
برای یکپارچگی خروجی، تمرکز انتشار عکسها به تهران منتقل شد و بخش استانی اصلاح شد. عکاسان استانها که استاندارد لازم را نداشتند، جابجا و عکس ها با تمرکز در تهران ویرایش و منتشر شدند.در مراکزی که نیاز بود، نیروهای جدید جذب شدند و حقوق و مزایای عکاسان بر اساس تعرفه انجمن صنفی عکاسان مطبوعات اصلاح شد و بازخورد حرفهای برای دیده شدن کار آنها فراهم شد.
با استفاده از امکانات و تجهیزات موجود، فاصله ارسال تا انتشار عکسها به میانگین پنج دقیقه رسید. نمونه شاخص، انتشار عکسهای رأی اعتماد به کابینه دولت چهاردهم بود که بازخورد بالایی در فضای مجازی داشت و نشاندهنده توانایی تیم ما در انتشار فوری و حرفهای بود.
همزمان، اصلاح گرافیک سایت و استانداردسازی چیدمان عکسها، طراحی واترمارک جدید و حذف بخشهای غیرضروری، باعث شد خروجیها بهتر دیده شوند و کیفیت حرفهای حفظ شود. عکاسان استانها نیز در پروژههای بینالمللی شرکت داده شدند تا فرصتهای حرفهای مشابه عکاسان تهران پیدا کنند.
یکی از اقدامات کلیدی دیگر، راهاندازی سیستم فروش آنلاین عکس بود. پیش از آن، خرید عکس از ایرنا آفلاین و طولانی بود و مشتریان نمیتوانستند به سرعت فایل اصلی را دریافت کنند. با راه اندازی آژانس عکس ایرنا، هر مخاطب داخلی و خارجی میتوانست عکسها را در همان لحظه خریداری و دریافت کند و روند انتشار و فروش حرفهایتر شد.
با وجود این تلاشها، بزرگترین ضعف رسانههای ایران در ارتباط بینالمللی باقی ماند، علارقم تمام تلاش ها و هماهنگیهای انجام شده و راه اندازی بخشی ویژه در گروه عکس جهت ارتباط موثر با آژانس های بین المللی کارشکنی برخی مدیران میانی مانع فروش و درآمدزایی دلاری برای ایرنا شد.
در نهایت پس از هزار روز کار شبانهروزی، وتلاش در احیا و بهبود کیفیت خروجی، استانداردسازی، آموزش و انگیزهدهی به عکاسان در سراسر کشور ، و راهاندازی آژانس عکس ایرنا، پروژههای من در گروه عکس ایرنا به پایان رسید و از این مجموعه خداحافظی کردم.
چه تفاوتی میان «علاقه به عکاسی» و «توانایی حرفهای در عکاسی مطبوعاتی» وجود دارد؟نقش آموزش و تجربه عملی در ارتقای کیفیت عکسهای خبری چیست؟ و این که چرا با وجود بودجه و امکانات در نهادها و وزارتخانه ها،خروجی تصویری حرفه ای تولید نمی شود؟
چه زمانی که خودم عکاس بودم و چه بعدها که مسئولیت دبیری عکس داشتم، همیشه این موضوع را از نزدیک دیدم؛ افرادی صرفاً به خاطر عنوان «علاقه به عکاسی» و یا با استفاده از روابط و معرفی، وارد رسانهها شدند. اما باید تأکید کنم که یک رسانه حرفهای، کلاس آموزشی نیست. رسانه جای آزمونو خطا برای علاقهمندان نیست. وقتی کسی بدون مهارت یا استعداد کافی به اسم عکاس وارد تحریریه میشود، نهتنها خودش به نتیجه نمیرسد، بلکه خروجی کل مجموعه آسیب میبیند.
به یاد دارم حتی یکی از مدیرانی که امروز در رأس یکی از بزرگترین روزنامههاست، زمانی فرزندشان را فقط به خاطر علاقه به عکاسی، و بدون هیچ پشتوانه و استعدادی، وارد یک خبرگزاری کردند. نتیجه هم روشن بود؛ خروجی ضعیف و بدون دستاورد.
امروز هم متأسفانه همین نگاه را در سطح وزارتخانهها و نهادها میبینیم. به جای استفاده از ظرفیت عکاسان حرفهای که سالها تجربهی خبری دارند، از افراد گمنام و غیرمتخصص استفاده میشود. کافی است سایتهای روابط عمومی وزارتخانهها را مرور کنید؛ بهندرت دو یا سه مجموعه را پیدا میکنید که خروجی تصویری جدی و حرفهای داشته باشند. درحالیکه امکانات و بودجه در دسترس است، اما متأسفانه در اختیار آدمهایی قرار میگیرد که نسبت و قرابتی با این حرفه ندارند.
من همیشه معتقدم که آموزش و تجربهی عملی برای هر عکاس حیاتی است. اگر افراد بدون مهارت و آمادگی به پروژهها وارد شوند، خروجی کار حرفهای نمیشود و اعتبار تیم و رسانه خدشهدار میشود.
انتخاب درست آدمها بخشی از تعهد حرفهای است. اگر مسئولیت میپذیری و با تخصص و تجربه به جایگاهی میرسی، باید در انتخاب همکارانت هم همین سختگیری را داشته باشی. عکاسی مطبوعاتی نیازمند آموزش و تجربهی عملی است؛ دوربین دادن به هر کسی فرصت نیست، سقوط یک حرفه است.
تیترنما با مهدی بلوریان
♦عکاسی خبری برای من دنیایی تازه بود؛هر روز تجربهای جدید و لحظهای تکرارنشدنی
♦راهاندازی سرویس عکس شهرآرا در ۱۹ سالگی، تجربهای ماندگار و نقطه عطف کار حرفهای من بود
♦آژانس عکس شهر؛ نخستین آژانس عکس شهری کشور، نتیجه جسارت و نوآوری یک تیم جوان بود
♦بزرگترین چالش امروز عکاسی خبری در ایران، نبود نگاه حرفهای و ارزشگذاری واقعی به تصویر است
♦رسانه حرفهای جای آزمونوخطا برای علاقهمندان نیست؛ عکاسی مطبوعاتی نیاز به آموزش و تجربه عملی دارد
♦برای رشد عکاسی خبری باید ساختار حمایتی و همکاری عکاس و خبرنگار تقویت شود
♦یکی از دستاوردهای مهمم در ایرنا، تبدیل پراکندگی خروجیها به یک سیستم حرفهای و یکپارچه بود
♦راهاندازی آژانس عکس ایرنا، تحولی بزرگ در سرعت انتشار و فروش آنلاین عکس ایجاد کرد
♦امکانات و بودجه در رسانهها هست، اما متأسفانه در اختیار افراد غیرمتخصص قرار میگیرد
♦دوربین دادن به هر کسی فرصت نیست، سقوط یک حرفه است
درباره مهدی بلوریان:
مدیر وموسس گروه عکس روزنامه شهرآرا ۸۸-۹۱
موسس آژانس عکس شهر ۸۹
عکاس خبرگزاری مهر ۸۵ تا ۹۱
عکاس خبرگزاری فارس ۹۱-۹۹
دبیر و سردبیر گروه عکس ایرنا ۱۴۰۰-۱۴۰۳
موسس آژانس عکس ایرنا- ۱۴۰۲
عکاس دفتر رییس جمهور -۱۴۰۳تاکنون
جوایز:
برگزیده مسابقه عکس یونیسف با موضوع کودکان، امید و آرزوها ۹۹
برنده نشان سال عکاسی مطبوعاتی ایران ۹۸
برگزیده دومین دوره جشنواره عکس مستند ۹۸
برگزیده سه دوره جشنواره ملی مطبوعات ایران ۸۹-۹۰-۹۱
تصویرسال۹۷
جشنواره ملی شهرنگار ۹۰
جشنواره پایداری ملی ۹۲
جشنواره کتاب ۱۳۹۸
جشنواره اوقاف و رسانه۹۰
جشنواره سردار دلها ۱۳۹۸
سوابق عکاسی بین المللی:
پروژه گردشگری آفریقا- زیمبابوه ۲۰۱۲
المپیک ریو – برزیل۲۰۱۶
جام ملت های آسیا-امارات ۲۰۱۹
بازیهای پاراآسیایی جاکارتا – اندونزی ۲۰۱۸
سوپرجام اروپا-استانبول ۲۰۱۹
جام جهانی فوتبال- قطر ۲۰۲۲
داور مسابقه عکاسی خبری بین المللی آندرس استنین روسیه- ۲۰۲۳