سفر به دیگر سو

کیفیت محتوا،شاخص اصلی اعتبار و شهرت رسانه

موفقیت رسانه را دیگران باید ببینند نه مدیرانش ثابت کنند

چه در شبکه‌های اجتماعی و چه در جلسات شفاهی و حضوری، یکی از کارهای همیشگی که مدیران رسانه انجام می‌دهند، اثبات این قضیه است که ما موفق هستیم و چقدر موفق هستیم و چطور این موفقیت شکل گرفته است.
عیسی محمدی

عیسی محمدی

رسانه نگار/شاعر/ کارشناس تولید محتوا، مدیر رسانه و مشاور/علاقمند به توسعه فردی و برندینگ

همه می‌خواهند به نوعی ثابت کنند که حضورشان در یک جایگاه، منجر به تولید موفقیت در آن شده است. با مدل‌های مختلفی هم اقدام به چنین کاری می‌کنند؛ از آمار و ارقام گرفته تا توصیه‌های دیگران و … . اما آیا این، کار درستی است؟ به شخصه فکر می‌کنم که کار درستی نیست. اما چرا؟
ما در این‌جا با دو نکته روبه‌رو هستیم که نباید خلط شوند. نکته اول این ‌است که شما باید اقدام به بازاریابی و اطلاع‌رسانی داشته باشید. شما حتی اگر بهترین مطالب و رسانه دنیا را هم داشته باشید، به قول تی هارو اکر از بزرگترین بازاریاب‌های جهان، کسی در خانه شما را نخواهد زد و به دم در خانه شما نخواهد آمد. پس نکته اول این است که دیگران، باید اطلاع داشته باشند که اساسا شما زنده هستید، اساسا شما دارید کار رسانه‌ای می‌کنید، اساسا رسانه‌ای به این نام هم وجود دارد و دارد کار می‌کند و موارد دیگر. تا وقتی که دیگران اطلاعی از این امر نداشته باشند، چطور باید سروقت آن بیایند و مصرف رسانه‌ای داشته باشند؟
اما نکته مهمتر بعدی آن است که شما حق ندارید به مخاطبان و ذینفعان خود بقبولانید که بله، ما موفق هستیم. این، اتفاقی است که باید به صورت طبیعی و اجتماعی بیفتد، نه توسط شما. شما نهایتا می‌توانید اطلاع‌رسانی کنید و در جلسه هیئت مدیران یا جلسه با ذینفان، آمار و ارقام ببرید تا با عدد، ثابت کنید که چه اتفاقی در واقعیت افتاده است. اما این‌که دور بیفتید و مدام بخواهید ثابت کنید که شما و رسانه‌تان چقدر موفق است، به نظر می‌رسد چندان جالب و اثرگذار نیست. اما چرا؟
نکته اصلی این‌جاست که شما باید با واقعیت‌ها سر و کار داشته باشید. شما در عالم واقع، از کجا متوجه می‌شوید که رسانه‌تان موفق است؟ وقتی که متوجه بشوید دیگران دارند از آن صحبت می‌کنند. به قول یکی از بزرگان، شهرت چیزی است که یک روز که از خواب بلند می‌شوید، در رسانه‌ها و روزنامه‌ها متوجه آن می‌شوید. یعنی شما به قدری جدی و متمرکز دارید کار می‌کنید که اصلا شهرت یافتن برای‌تان موضوعیت ندارد. اما وقتی که شما اقدام به پرزنت غیرحرفه‌ای می‌کنید، این فرآیند طبیعی و واقعی را به هم می‌زنید و حتی خودتان هم متوجه نمی‌شوید که بالاخره دارید بازخورد می‌گیرید یا نه. یعنی اقدام غیر حرفه‌ای خودتان، حتی خودتان را هم فریب می‌دهد خواهد داد.
حتی در عالم برندینگ نیز، تحسین‌ها و تمجیدهای غیر برنامه‌ریزی شده دیگران، ده‌ها و صدها برابر تلاشی که خودتان به این منظور انجام می‌دهید، اثر دارد و مهم است. شما در نهایت، تنها وظیفه‌ای که دارید، دقت بیشتر در انجام وظایف‌تان است. به قول نادیا کومانچی، اسطوره ژیمناستیک رومانی و جهان که اولین ورزشکاری است که توانسته ۱۰ امتیاز کامل این رشته را در یافت کند، «من همیشه این حقیقت را گفته‌ام که هیچ وقت به تابلوی امتیازات نگاه نمی‌کردم و تنها به کارم فکر می‌کردم. فکر می‌کردم که باید کار زیبایی را ارائه بدهم. من هر چیزی را با دقت بیشتر انجام می‌دادم. این کاری بود که هر شخص دیگری هم در حال انجامش بود. فکر می‌کنم کار من نسبت به کار فردی که توانست امتیاز ۹.۵ را بگیرد تنها با دقت بیشتری انجام شد و فکر می کنم که داوران انتخاب دیگری جز اعطای امتیاز ۱۰ نداشتند».
بله، به عنوان یک مدیر رسانه و رسانه‌نگار و …، شما باید با دقت بیشتری کارتان را انجام بدهید؛ بدون خیره شدن به تابلوی امتیازات؛ که همانا تعریف و تمجید و بازخوردها باشد. گاهی کار شما تهیه بهترین گزارش و مصاحبه، گاهی ارائه بهترین اطلاع‌رسانی و بازاریابی و گاهی ارائه یک خلاقیت جدید یا ارائه یک مدیوم جدید است؛ هرچه که هست فقط باید با دقت بیشتری انجامش بدهید. حقیقتش را بخواهید، تعریف زیادی از خودتان، هم به معنای فدا کردن این دقت است، و هم به نوعی نشانه‌ای از اعتماد به نفس پایین شما…

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا