این موضوع در دنیای سیاست و مدیریت نیز صادق است؛ جایی که مسئولان و کارگزاران معمولاً تصمیمات خود را با تأکید بر جنبههای مثبت آن معرفی میکنند و از بیان مشکلات و چالشهای آن پرهیز میکنند. این رفتار نه تنها بر تصور عمومی تأثیر میگذارد، بلکه میتواند به تصمیمات نادرست و پرهزینهای منجر شود که در گذر زمان تأثیرات منفی خود را نمایان میسازد.
بهعنوان نمونه، تغییر ساعت در ۶ ماهه اول و دوم سال را در نظر بگیرید. در مقاطعی از زمان، مسئولان بر این عقیده بودند که تغییر ساعت بیاثر و بینتیجه است و حتی برخی از آنها به این نتیجه رسیدند که باید از این اقدام پرهیز کرد. اما در حال حاضر، تأکید میشود که تغییر ساعت میتواند به صرفهجویی در مصرف انرژی به اندازهی تولید برق یک نیروگاه منجر شود. این تغییرات در مواضع و تصمیمات مسئولان، نشاندهندهی عدم پیگیری و ارزیابی دقیق اثرات تصمیمات در بستر زمان است.
اینگونه تضادهای فکری و تصمیمگیری میتواند به بی اعتمادی عمومی منجر شود. شهروندان، بهویژه در شرایطی که با مشکلات اقتصادی و اجتماعی مواجهاند، به دنبال شفافیت و صداقت از سوی مسئولان هستند. در این راستا، خبرنگاران و اصحاب رسانه نقش حیاتی در اطلاعرسانی و تحلیل تصمیمات دارند. اگر خبرنگاران بتوانند اثرات هر تصمیم را بهصورت فرایندی و در بستر زمان گزارش کنند، دیگر نیازی نیست که جامعه فقط به تبلیغات مثبت مسئولان گوش دهد. این فرایند میتواند شامل گردآوری دادهها، تحلیل نتایج و ارائهی گزارشهای مستند از اثرات تصمیمات باشد.
بهعنوان مثال، اگر خبرنگاران بهطور مستمر در مورد اثرات تغییر ساعت در مصرف انرژی، بهداشت روانی جامعه، و تأثیرات اجتماعی آن گزارش میدادند، میتوانستند به ایجاد آگاهی عمومی کمک کنند و مسئولان را به سمت اتخاذ تصمیمات معقولتر و شفافتر هدایت کنند. این اقدام همچنین میتوانست و البته هنوز هم میتواند به مسئولان این امکان را بدهد که از تجربیات گذشته درس بگیرند و از اتخاذ تصمیمات متناقض پرهیز کنند.
در نهایت، این واقعیت که خبرنگاران میتوانند بهعنوان ناظران و تحلیلگران مستقل در عرصهی سیاست و مدیریت عمل کنند، نشاندهندهی اهمیت عملکرد مسئولانهی آنها در شکلگیری یک جامعهی آگاه و مشارکتجو است. با توجه به تأثیرات عمیق و درازمدت تصمیمات مسئولان، باید به این نکته توجه شود که اطلاعات و تحلیلهای دقیق و مستند میتواند به عنوان ابزاری برای بهبود کیفیت زندگی اجتماعی و اقتصادی جامعه عمل کند و از تکرار اشتباهات پرهزینه جلوگیری نماید.
بهعبارت دیگر، اگر ما بخواهیم که دیگر شاهد تصمیمات متناقض نباشیم و همیشه گوش به زنگ حرفهای مسئولان نباشیم، باید به خبرنگاران و رسانهها اعتماد کنیم تا واقعیتها را بهطور صحیح و دقیق به ما منتقل کنند. این امر نیازمند همکاری و همفکری میان مسئولان، خبرنگاران و جامعه است تا بتوانیم به سمت یک آیندهی بهتر حرکت کنیم.
هیچ بقالی نمیگوید ماست من ترش است. این ضربالمثل قدیمی ایرانی به خوبی نشاندهندهی واقعیتی است که در جامعهی ما جاری است: افراد و نهادها عموماً تمایل دارند تا جنبههای مثبت کار خود را به نمایش بگذارند و نواقص و ایرادات را نادیده بگیرند.