سرعت و سرعت شناسی دو مفهوم کلیدی در اندیشه های ویریلیو هستند که برای روشن کردن وضع فعلی جهان پیرامون ما ابزارهای مفهومی راهگشایی به حساب می آیند.
از نظر ویریلیو سرعت یکی از اشکال اعمال قدرت است؛ آنکه می تواند سرعت را کنترل کند یا به سرعت های بالا دسترسی دارد قدرت را در دست دارد. سرعت در واقع زاییده تمدن نیست، بلکه ذات تمدن است. مهم نیست سرعت در کجاست، سرعت بیشتر قدرت بیشتر است چه در جنگ باشد چه سیاست چه ارتباطات چه جامعه. آنکه می تواند جنگنده سریع تر یا موشک سریع تر بسازد، یا ارتباطات سریع تری داشته باشد یا سریع تر از جایی به جای دیگر منتقل شود قدرت بیشتری دارد.
در واقع، در عصر مدرن سرعت زیاد تجربه ما از جهان پیرامون را به گونه بنیادینی دگرگون کرده است؛ از این رو، ویریلیو می گوید که تکنولوژی جدید زمان و مکان را فشرده است و سبب «جهانی کردن نزدیکی» شده است. مفهوم فاصله مکانی و زمانی دیگر مانند چند قرن پیش نیست، بلکه اساسا تغییر کرده است. هزار کیلومتر را در یک ساعت می توان سفر کرد و یک پیام را در کسری از ثانیه می توان منتقل کرد. این حالت باعث شده است تا ادراک و تجربه ما دگرگون شود و در فرهنگ زمان حاضر زندگی کنیم. دیگر مانند گذشته نیست که اتفاقات را با روایت های بعدی بشنویم و فرصت درک و تامل درباره وقایع داشته باشیم بلکه در زمان رویداد می توانیم وقایع را ببینیم. به محض آنکه اتفاقی بیفتد از طریق رسانه ها یا انسان-رسانه های فضای مجازی همان لحظه رویداد را می بینیم بدون آنکه فرصت کنیم روایت های واقعه را بشنویم. اما فقط می بینیم دقیقا نمی دانیم چه چیزی در حال وقوع است.
اما نکته اینجاست که معنا و معنا سازی نیاز به زمان دارد؛ مدت زمانی لازم است تا یک واقعه یا رویداد را بفهمیم، تامل کنیم، روایت های شاهدان را بشنویم تا بتوانیم معنایی از آن استخراج کنیم یا رویداد را با دیگر معانی ربط دهیم. اما در جهانی که تکنولوژی ارتباطات با سرعتی سرسام آور کار می کند چنین چیزی ممکن نیست. ما فقط رویداد را بدون معنی می بنیم یا می شنویم و فرصت معناسازی نداریم.
نمونه ای را در نظر بگیریم: بگو مگوی ترامپ و زلنسکی از برخی خبرگزاری ها به صورت زنده پخش شد و مخاطب یک جنجال لفظی شدید را می دید. اما این رویداد به خودی خود با دیدن زنده معنایی ندارد مگر مخاطب بتواند درباره وقایع گذشته تامل کند و این رویداد را به معانی پیشین ربط دهد تا رویداد معنادار شود. معانی شبکه ای هستند و تکینه نیستند.
چیزی که از مفهوم سرعت و سرعت شناسی ویریلیو می توانیم برای درک جهان پیرامون خود برداشت کنیم تنها به این نکات محدود نیست بلکه بحث فشردگی زمان و مکان و سرعت های بالا خود می تواند شیوع اطلاعات نادرست یا گمراه کننده و زوال معنا و سیاست و فرهنگ و تاریخ را از جهات دیگر تبیین کند که در یادداشت های آینده به آنها خواهیم پرداخت.
در نوشته های پیشین درباره گمگشتی معنا از منظر بودریار و هایدگر نوشتم و در پایان به مفهوم «سرعت» و «سرعت شناسی» پاول ویریلیو، فیلسوف و نویسنده فرانسوی، اشاره کردم.