سفر به دیگر سو

رسالت بزرگ روزنامه‌نگاری؛ پاک کردن عینک‌های کثیف

حس می‌کنم به این مورد اشاراتی کرده بودم، اما به قدری این موضوع مرا تحت تأثیر قرار داده و برایم جالب است، حیفم می‌آید که دوباره به آن اشاره نکنم.
عیسی محمدی

عیسی محمدی

رسانه نگار/شاعر/ کارشناس تولید محتوا، مدیر رسانه و مشاور/علاقمند به توسعه فردی و برندینگ

به نظرتان مهمترین رسالت روزنامه‌نگار و روزنامه‌نگاری چیست؟ شاید ده‌ها جواب داشته باشید، که خیلی‌هایش هم در کتاب‌های روزنامه‌نگاری کلاسیک آمده باشد. من کاری به این جواب‌ها ندارم و به این‌که گروهی حتی پا را فراتر می‌گذارند که یک روزنامه‌نگار باید یک کنشگر هم باشد و حتی نظر و ایده هم داشته باشد و آن را بر مطالبش تحمیل کند. به نظر من مهمترین رسالت یک روزنماه‌نگار چنین است:
– او می‌داند که مهمترین چیزی که بر پیرامونش و جهان اطرافش اثر می‌گذارد، تصمیم‌های افراد است، چه حالا این افراد انسان‌های معمولی باشند و چه مسئولان و افراد فرادست و مسئول.
– او می‌داند که این تصمیم‌ها، از مفروضات و اطلاعات و شناختی که این انسان‌ها دارند ناشی می‌شود.
– او می‌داند که این مفروضات، ممکن است به واسطه شفافیت و درستی و غلطی اطلاعات و شناخت از اطراف، تحت تأثیر قرار بگیرد.
– او درک می‌کند که خیلی‌ها ممکن است با عینک‌هایی آلوده به اطراف بنگرند و در نتیجه همه چیز را آلوده و مشکل‌دار و ناقص ببینند.
– و در نهایت، او می‌داند که تنها رسالتش، پاک کردن این عینک‌ها و صیقل دادن این فرض‌هاست تا تبدیل به شفاف‌ترین اطلاعات و فکت‌های موجود شوند تا در نهایت، تبدیل به بهترین تصمیم‌ها هم بشوند.

به طور مثال، شاید یک مسئول اثرگذار تصور کند که خاکریز اول تقابل در جهان امروز، خاکریز نظامی یا فرهنگی یا سیاسی باشد، در حالی که دیگر مسجل شده که این خاکریز مقدم، خاکریز اقتصاد است و همه دارند حتی برنامه‌های سیاسی و نظامی و فرهنگی‌شان را به گونه‌ای تدارک می‌بینند که اساسا اقتصاد سر و سامان بگیرد. مسئولی که تصور می‌کند مثلا جهان امروز، هنوز شبیه جهان دهه نود است، تصمیم‌های او می‌تواند چند سطح از جهان هوش مصنوعی امروز و جهان فراهوش مصنوعی فردا عقب‌تر باشد. او شاید انسان خوبی هم باشد، اما به واسطه آلوده بودن عینکش، جهان را دارد مشکل‌دار می‌بیند. چه باید کرد؟ باید عینک را تمیز کرد، اطلاعات را به شفاف‌ترین صورت ممکن در اختیار او و دیگران گذاشت تا درک کند که جهان امروز، چگونه باید باشد. در واقع روزنامه‌نگاری، یعنی تعهد به تغییر مفروضات دیگران؛ و البته به این منظور خود روزنامه‌نگار نیز در ابتدا باید به شناختی از جهان پیرامون خود رسیده باشد.
پس بزرگترین رسالت روزنامه‌نگاری، شناخت کامل او از دنیای اطراف و انتقال آن به دیگران، با کمترین تنش موجود است. او حسن نیت دارد؛ و درک می‌کند که شاید دیگران واقعا از تصمیم‌های نادرست و غلط خود منظور بدی نداشته باشند، صرفا درک‌شان از جهان ناقص است و این درک ناقص، منجر به تصمیم و رفتار ناقص شده است. او با چنین نگاهی، شفقتی عظیم را در خود ایجاد می‌کند و سعی می‌کند حتی با وجود سختی‌ها و مرارت‌های فراوان، این فرض‌های غلط را تغییر بدهد. این‌چنین است که او به کاری رسالت‌گونه اقدام می‌کند و جهان، مقهور کسانی است که مأموریت و رسالتی مطلق دارند. چنین نگاهی است که می‌تواند روزنامه‌نگار و روزنامه‌نگاری را، در سطحی فوق‌العاده قرار دهد. این همان سطحی است که زمانی حسنین هیکل، روزنامه‌نگار شهیر مصری گفته بود که: این روزنامه‌نگاران نیستند که باید نیازمند سیاستمداران باشند، بلکه باید اطلاعات‌شان به قدری فراوان و عمیق و قابل احترام باشد، که این سیاسون هستند که خود را نیازمند آن‌ها ببینند و بدانند!

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا