تیترنمافلسفه و رسانه

رسانه، سپهر همگانی و مردم سالاری

هابرماس تفکر پیچیده و تودرتویی دارد اما در اینجا ما می خواهیم یک نظریه او را ساده و کوتاه بیان کنیم و به نقش رسانه بپردازیم. نظریه ای که ما نیاز داریم یکی «سپهر عمومی» است.
آریا یونسی

آریا یونسی

رسانه نگار/ پژوهشگر و دانشجوی دکترای فلسفه/ یادداشت نویس: ایبنا، امتیاز، منهای فوتبال/ دبیرداخلی نشریات تخصصی اسفار و پژوهشهای مابعدالطبیعی/ نویسنده کتابهای فخر رازی، ماخذشناسی آثار علامه طباطبایی
سپهر عمومی ذات دنیای متجدد است؛ ذات آن است چون اساسا دنیای متجدد بدون فهم سپهر عمومی ممکن نیست. در دنیای پیشامتجدد عموما نه قانون خاصی وجود دارد نه اراده های زیادی، بلکه یک اراده یا چند اراده خاص هستند که تصمیم می گیرند و بقیه مردم باید تبعیت کنند.

این اراده های واحد در شاه و سلطان و هرکس که اراده مطلق دارد متجلی می شود. دنیای مدرن دنیای رای اکثریت و قانونی است که به رای اکثریت گذاشته شده است. اما تنها دگرگونی که رخ داده است تکثر اراده ها در مقابل اراده واحد نبوده است، بلکه سپهر همگانی نیز پدید آمده است: جایی که مردم می توانند نظریات و آراء خود را آشکارا و بدون ترس بیان کنند بدون ترس از عواقب؛ بیان نظریات تنها از جهت آزادی در بیان نیست، بلکه برای نقش مجموعه این نظرات در تصمیم گیری های اجتماعی است. سپهر همگانی از جهتی ضامن بقای تجدد است. دنیای مدرن از یک طرف زیست-جهانی دارد که زندگی روزمره و آزادانه و فردی را شامل می شود و از طرف دیگر نهادهای سخت و اداری، دولت و دستگاه آن، نهادهای غیردولتی اما مهم و …، که فردگرا نیستند. نهادها ذاتا متمایل به محدود کردن زیست جهان هستند، زیرا هر نهادی کل گرا است و ویژگی های فردی را نادیده می گیرد مگر چیزی مانع آن شود. سپهر عمومی حلقه میانه زیست جهان و نهادها است؛ جایی که نهاد نقد می شود و نمی تواند سلطه خود را بر زیست جهان اعمال کند.
سپهر همگانی میدانی است که مردم در آن نظرات خود را بیان می کنند، خود و دیگران و نهادها را نقد می کنند. اما این سپهر تا وقتی به گفتگوهای عادی و واقعی در دنیای واقعی محدود باشد دامنه بسیار کمی دارد. ذات این فضا این است که اطلاعات زیادی در آن رد و بدل شود. اینجا جایی است که رسانه نقش خود را نشان می دهد: رسانه گسترش و توسیع این سپهر همگانی است. یک نظریه در میدان شهر نهایتا می تواند به گوش دو جین شهروند برسد اما هرگاه به صورت نوشته ای کاغذی در رسانه درآید هزاران مخاطب پیدا می کند. اگر در بستر اینترنت منتشر شود به گوش چند هزار مخاطب می رسد. این صرفا اختصاص به پیش از ظهور رسانه های اجتماعی و فضای مجازی دارد. وقتی رسانه های اجتماعی و فضای مجازی اضافه می شود سپهر همگانی بستری جهانی پیدا می کند.
وقتی جهان از عصر پیشامدرن خود به تجدد می رسد ناچار سپهر همگانی پدید می آید و وقتی سپهر همگانی پدید آمد ناچار رسانه های جمعی پدید می آیند؛ اینکه در عصر تجدد چاپ و رسانه های گروهی اختراع می شوند صرفا یک پیشرفت فناورانه نیست بلکه اختراعی از سر نیاز است. مردم سالاری نیازمند تبادل نظر است و هرچیزی که به این تبادل نظر کمک کند خوش یمن تلقی می شود. رسانه های گروهی و سپس رسانه های اجتماعی برخط در مواجهه با یک احساس نیاز پدید آمده اند. تا اینجا می دانیم که رسانه در عصر تجدد کجا قرار گرفته است: در کانون آن.
اما سپهر همگانی و رسانه ای که آن را همراهی می کند تنها محدود به این نیستند؛ از این رو ابتدا باید در یادداشت های بعدی سرشت تصمیم گیری اجتماعی را بکاویم و سپس به خطراتی که در این راه پیش روست نگاهی بیندازیم.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا