طبیعی و بدیهی است که حوزه رسانه و روزنامهنگاری هم از این پدیده، تأثیر فراوان گرفته. یکی از تأثیرات آن هم، این است که رسانهها و روزنامهها، به شدت علاقهمندند در شبکههای مجازی دیده و به قول معروف، وایرال شوند. اما آیا این، بد است و محل نقد دارد؟
قطعا رسانه، یعنی انتقال پیامهایی به مخاطبان؛ پس نیازمند توجه و اقتصاد توجه از سوی مخاطب است. به عبارت سادهتر، رسانهای که مخاطب نداشته باشد، عملا وجود خارجی هم ندارد و دارد برای خودش، واگویه میکند. پس اصل ماجرا بد نیست؛ اتفاقا فلسفه ایجاد رسانه و وجود آن هم هست؛ اینکه باید کسانی باشند که پیام ما را ببینند و بشنوند و تحت تأثیرش قرار بگیرند. پس مشکل کجاست؟
مشکل اینجاست که ما کارمان را رها کردهایم تا وایرال شویم، به همین سادگی. حتی برخی از رسانهها و برنامهها و روزنامهها، در این راستا دست به کارهای عجیبی میزنند. مثلا تیترهایی میزنند که غش در معامله است و اصلا ربطی به موضوع ندارد و صرفا برای دیده شدن است. مثلا این اواخر، تیتر میزدند «تهران تعطیل شد» و وقتی مردم مراجعه میکردند، میدیدند که صرفا دارند گمانهزنی میکنند!
خب، چه باید کرد؟ رسانه باید کار طبیعی خودش را انجام بدهد. کار طبیعی رسانه، پیدا کردن سوژه خوب و به روز، توجه به ارزشهای خبری، ارتقای روزنامهنگاری تخصصی، درست مصاحبه کردن و درست سئوال پرسیدن، گزارش خوب نوشتن و دنبال تحقیقهای مفصلتر رفتن از وقایع روز و بیان پسزمینه و پیشینه آنهاست. به طور طبیعی یک رسانه اگر این کارها را انجام بدهد و تیتر و لید خوبی هم داشته باشد، دیده شده و وایرال خواهد شد.
در واقع نکته اینجاست:
رسانهها شبیه ورزشکارانی شدهاند که مدام چشمشان به نمایشگر امتیازها (ویو و بازدید و وایرال) است؛ در نتیجه از بازی طبیعی و خوب خودشان باز ماندهاند و این، یعنی باخت رسانه… .