آن لحظه حساس که کارگردان میزگرد فرهنگی «میلش» با دکتر فاضلی نبود!
او که در قالب مشاور دکتر مسعود پزشکیان، از نامزدهای این دوره انتخابات در برنامه حاضر شده بود، در واکنش به قطع صدایش با تصمیم کارگردان و اعلام آن توسط مجری از برنامه خارج شد.
در واقع در برنامه میزگرد فرهنگی چهارشنبه -۳۰ خرداد- شبکه دوم سیما، ۲ اتفاق خاصی افتادند که هرکدام در جای تامل بسیار دارد. اول خود حضور دکتر محمد فاضلی، جامعه شناس و عضو هیئت علمی دانشگاه شهید بهشتی (عضویت پیمانی) بود که چند ماه قبل خبر اخراجش از این دانشگاه همراه با بسیاری اساتید دیگر دانشگاهها خبرساز شده بود.
اتفاق دوم خارج شدن پر از حاشیه این چهره علمی از برنامه بود که در دقایق پایانی برنامه رقم خورد، زمانی که شهاب اسفندیاری، رئیس دانشگاه صداوسیما، نکتهای انتقادی در رابطه با حمایت پزشکیان از حیثیت اساتید اخراجی مطرح کرد. رئیس دانشگاه یاد شده که در این برنامههای میزگرد فرهنگی در قامت کارشناس، از نامزدهای انتخابات و کارشناسان سوال میکند این نکته انتقادی را به گونهای مطرح کرد که از آن استنباط میشد اخراج اساتید طرح قابل دفاعی است و «طبیعی بود» که دکتر فاضلی نسبت به آن دیدگاه همسویی نشان ندهد.
از ابتدای این برنامه، پزشکیان به مجری میزگرد چندین بار یادآوری کرد که وقتی برای صحبتهای پایانی مشاوران (چپ و راست خودش) به ایشان اختصاص دهد. درحالی که محمد بهشتی به عنوان یکی از مشاوران در میانه برنامه چند دقیقهای صحبت کرده بود و انتظار مخاطب برای صحبت کردن دیگر مشاور پزشکیان، یعنی استاد اخراجی دانشگاه بهشتی در آن دقایق بیشتر بود.
دکتر فاضلی با توپ پر شروع کرد و بلافاصله رئیس دانشگاه شهید بهشتی را به عنوان مسئول اصلی اخراجش دروغگو خواند. سپس خطاب به کارشناس منتقد برنامه گفت که او هم دروغ میگوید. در این لحظات اسفندیاری هم داغ کرد و برنامه به یک مجادله چند ثانیهای تبدیل شد. پزشکیان به بحث ورود کرد و با چاشنی حمایت از مشاورش خواست کارشناس میزگرد چند لحظه سکوت کند تا کلام فاضلی منعقد شود و پاسخش مطرح شود.
همین جا نقطه عطف برنامه شکل گرفت یک «سکوت نسبی» برقرار شد و حداقل یکی دو جمله واضح از زبان دکتر فاضلی شنیده شد که درباره طرح شکایتش داشت مطرح میکرد که نهادهای متولی چند سال است جرات رسیدگی به آن را ندارند.
درست در همین لحظه حساس و سرنوشتساز؛ کارگردان برنامه تصمیم عجیب و مهمی گرفت و میکروفن دکتر فاضلی قطع شد. مجری این تصمیم را درحالی اعلام کرد که برای حفظ ظواهر گفت میکروفن دکتر اسفندیاری نیز قطع شده است. با اعلام همین تصمیم دکتر فاضلی از جای خود به نشانه اعتراض برخاست و تا لحظه خروج کاملش از استودیوی برنامه دومینووار مرتکب چند رفتار هیجانی شد. رفتارهایی همچون پرتاب کردن سیم میکروفنش به یک طرف استودیو و دستگاه ارسال صدایش به طرف دیگر؛ چندبار هم در گوشه کادر ظاهر شد که به مجری عتاب و خطابی میکند که با کیفیت پایینی صدایش به گوش میرسید، رفتارهایی که باید در کانتکست برخوردهایی که با او شده مورد قضاوت قرار گیرند و در نهایت او باید خودش مسئولانه درباره آنها اظهار نظر کند، در نهایت هم جامعه خود میداند که آن پاسخها را بپذیرد یا نپذیرد!
اما به نظر نگارنده این متن، خطای کارگردان برنامه در آن لحظه حساس برقراری سکوت نسبی عیان و آشکار بود و حتما غیر قابل بخشش، چون همانجا میشد به دکتر فاضلی مجال حرف زدن داد، موضوعی که با توجه به شان حضورش در برنامه به عنوان مشاور پزشکیان از چنین حقی برخوردار بود، ضمن آنکه موضوعی درباره او مطرح شده بود که او نسبت به آن ذینفع تلقی میشد.
آن لحظه که سکوت نسبی ایجاد شد، اگر فقط صدای کارشناس برنامه قطع میشد و مجری به او تذکر محترمانهای میداد، آرامش به استودیو باز میگشت، حتی هیجان اولیه دکتر فاضلی نیز تحت تاثیر همین آرامش، تاحد زیادی فروکش میکرد و او میتوانست به کلامش تسلط پیدا کند.
او در آن دقایق میتوانست بخش بزرگی از جامعه ایرانی را که امروز با همه مناسبات سیاسی مانند انتخابات قهر کردهاند، نمایندگی کند؛ حتی اگر سخنانش با هیجان بیشتری نسبت به سایر مهمانان مطرح میشد اشکالی نداشت، به هرحال انتخابات یک کارزار است و نمیتوان انتظار داشت همه چیز تخت و خطی پیش برود.
نباید فراموش کرد جامعه ایرانی در سالیان اخیر تب و تابهای گوناگونی را پشت سرگذاشته است، از اعتراضات بازار در سال ۹۶ تا جنبشهای اعتراضی گسترده در بسیاری از شهرها در سال ۹۸ (در واکنش به گرانی یکباره بنزین) و همچنین اعتراض به سقوط هواپیمای اوکراینی در همان سال که جامعه را متاثر کرد و تا این اواخر که در سال ۱۴۰۱ در پی درگذشت مرحوم مهسا امینی، در گشت ارشاد بسیاری از مردم در شهرهای مختلف را به خیابانها کشاند.
بسیاری از تحلیلگران و جامعه شناسان نسبت به این اتفاقات هشدار دادهاند و حداقل تبعات این وضعیت را بی تفاوتی جامعه نسبت به ادامه سرنوشت حکومت و برگزاری انتخابات گوناگون دانستهاند. برگزاری دو انتخابات ریاست جمهوری دوره سیزدهم در سال ۱۴۰۰ و مجلس شورای اسلامی سال گذشته هم که با حضور کم رنگ اقشار مختلف مردمی همراه بود در این تحلیلها نشانهای از شکاف عمیق بین دولت و ملت استنباط شده است.
در چنین وضعیتی تحمل و صبوری برای بازیگران و کنشگران سیاسی برای دستیابی به اهدافی که دارند قطعا لازم است اما برای حکومت و نهادهای وابسته به آن همانند صداوسیما که قید ملی بودن را یدک میکشد واجب و ضروری است!